مغولان خوابگاهی

بعضی ها  هم هستند که پیچ شوفاژ را تا جا دارد می پیچانند، سه تا هم بخاری برقی یکی نزدیکی سر و گردن، یکی نزدیک تنه، یکی در انتهای کالبد جاساز می کنند، آن هم از این بخاری برقی های ارزان با رده انرژی ایکس که با مصرف برق یکی می شود یک دِه را روشن کرد، بعد وسط چله ی زمستان، آن هم زمستان مشهد، با رکابی و شلوارک می خوابند زیر پنجره ی باز، که برق مفت است! این ها همان هایی هستند که در تاکسی نطق بلند سر می دهند که ما ملّت درست بشو نیستیم و باید قتل عاممان کنند و از ژاپن نسل جدید وارد کنند که قدر منابع ارزشمند مملکتمان را بدانیم!!

دوستانی هم هستند که وقتی وارد حمام می شوند آب سرد را باز می کنند تا آب راکد موجود در لوله ها خارج شده، آب جاری تازه برسد. این مهم 5 دقیقه ای طول می کشد. سپس وارد مرحله ی لباس کنی می شوند. {آب همچنان باز است} در این مرحله اگر چشم نامبرده برخوردی با آینه نداشته باشد8-5 دقیقه ای و در غیر این صورت بسته به جنس فرد 15-10 دقیقه آب جاری خواهد بود. جنس پسر مقابل آینه قربان صدقه یک نخود ماهیچه که در این 3روزی که بدن سازی را شروع کرده اند خواهد رفت و جنس دختر مشغول واکاوی جدیدترین چین و چروک هویدا شده در رخ ماهشان خواهند شد. بسته به روحیات فرد این مرحله می تواند بیشتر طول بکشد. سپس این افراد آب گرم را نیز باز می کنند و تا تنظیم آب سرد و گرم 5 دقیقه ای نیز مشغولند. وقتی به درجه مدنظر می رسند زیر دوش نشسته یا برخاسته مشغول فکر می شوند و فیلسوف درونشان غلیان کرده از دوره نئوندرتال تا برخورد آخرین شهاب سنگ به زمین مراحل بشری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. این مرحله تا جایی ادامه پیدا می کند که صدای مشت و لگدی از بیرون به در حمام که "اوی! تمومش کن" آنها را از جیب مراقبت به در آرد یا به دلیل بخار گرفتگی فضا قادر به تنفّس نباشند! تا اینجا داشته باشید که توضیح ادامه ی بحث استحمام این دوستان از حوصله ی این بحث خارج است. دیده شده این دوستان در حمایت از دریاچه ی ارومیه گلوها پاره کرده اند!

مراحل شام نیز جالب است! عزیزانی هستند که از شام رزرو شده از سلف خوابگاه مثلا از مجموع 300 گرم کوتلت و مخلفات 2 پَر خیارشور را در مسیر میل کرده و بقیه را مستقیماً به سطل زباله، آن هم نه سطل زباله نان، که نان برکت خداست و گناه دارد، که به سطل آشغال های دیگر هدایت می نمایند. در بین اینان همه چیز خوارانی هم هستند که رژیم ندارند ولی قابلمه ی داغ غذا را که 20 ثانیه قبل از روی گاز برداشته بودند چنان روی تخته فرش عزیز اتاق ول می دهند که دایره ای به پهنای قابلمه ناشی از سوختگی از خود به یادگار می گذارند. سپس برای اینکه گندش درنیاید صبح فردا پنهانی چنان فرش را rotate می کنند که اثر سوختگی زیر میز بیفتد، غافل ازاینکه قبل از آنها بوده اند هنرمندان که روی همین فرش از این حیله برای یادگاری های خود استفاده کرده اند. حال از سوختگیهای جزئی سیگار و ذغال و ... می گذریم که بقول شان هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست! سخن تیپیک این افراد در جاهایی مثل تخت جمشید در مقابل جمع این است: ببین بی فرهنگا چه بلایی سر دیوارا آوردن، همه جا یادگاریه.

نورچشمانی نیز دیده شده اند که بوی ادوتویت دیور آنها، زمانی که از پیچ فلکه پارک می پیچیده اند در محل درب دندان شنیده می شده، اتوی شلوارشان گلوی خروس می بُریده و رفتار جنتلشان دل از عارف و عامی می برده، امّا خدا روز بد نشانتان ندهد. در محل خوابگاه، از 7متری اتاق ایشان حتی سوسک سیاه نیز که به گفته دانشمندان تنها موجودیست که بهد از انفجار اتمی از تشعشعات رادیواکتیو جان سالم به در می برد، زهره ی عبور ندارد. در گوشه ای از اتاق می خوابند، آشغال ها را به گوشه ی دیگر پرتاب کرده و ماهی یکبار در همان محل آتش می زنند، در گوشه ی سوم تحصیل کرده تمرینات خود را بر دیوار اتاق حل می نمایند و در گوشه ی چهارم گلاب به رویتان ....!


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:, | 8:46 | نویسنده : حبیب قادری |

12 سؤال فلفلی

1. کدام یک از گزینه های زیر ضریب هوشی پایین یک فرد را برای انتخاب مسیر زندگی بیشتر نشان می دهد ؟

الف) دیپلم – ورود به بازار آزاد – خانه و ماشین – ازدواج

ب) ترک تحصیل – ورود به دنیای فوتبال – قرارداد با یک دلال – اوساسونا

ج) ازدواج – بچه دار شدن – خانه و زندگی – شروع نهضت سوادآموزی

د) دیپلم – قبولی در کنکور با رتبه ی بالا – پزشکی – پیام آور بهداشت در نقطه ی صفر مرزی – رزیدنتی جراحی عمومی

2. کدام یک از گزینه های زیر در فهرست 60 جانور مرگبار قرار می گیرند ؟

الف) آن مسئولینی که تند و تند برنامه های تشکل های دانشجویی را کنسل می کنند .

ب) آن مسئولی که آمدن اینترنت به اتاق های خوابگاه را مغایر با شئونات اخلاقی می داند .

ج) آن مسئولینی که درب اتاقشان عایق صوتی دارد .

د) به طور کلی مسئولین

3. کدام گزینه ی زیر بیشتر موجب سلب اعتماد از پزشکان و پرستاران می شود ؟

الف) لاک ناخن خانم دکتر های گرامی در رنگ های مختلف برای انگشتان مختلف

ب) قهقهه های بیجا بر بالین بیمار و شوخی های خرکی

ج) جویدن نیم کیلو آدامس به سبک سر آلکس فرگوسن

د) خوردن چی توز موتوری با دلستر لیمو پشت ایستگاه پرستاری

4. در بیت (با یاد گل هایی که از این باغ طوفان دیده رفتند / چون جویبار فصل پاییزی نوای گریه دارم) شاعر برای چه کسی نوای گریه دارد ؟

الف) فارغ التحصیلان دانشکده ی پزشکی مشهد

ب) فارع التحصیلان دانشکده ی دندانپزشکی مشهد

ج) فارغ التحصیلان دانشکده ی داروسازی مشهد

د) به طور کلی شاعر حسرت فارغ التحصیل شدن دارد و دوست دارد هر چه سریع تر از این باغ طوفان زده (دانشگاه علوم پزشکی مشهد) رهایی یابد .

5. کدام یک از گزینه های زیر از آرزوهای یک اکسترن است ؟

الف) در بیمارستان پاویون مخصوص اکسترنی وجود داشته باشد .

ب) آرزو می کند رزیدنت شود و قول هم می دهد به اکسترن هایش کاری نداشته باشد .

ج) آرزو می کند که در بخش، کاری غیر از گرفتن فشار خون و آوردن کاردکس به او محول شود .

د) هنگام رسیدن به روزهای آخر بخش آرزو می کند که ای کاش بخش بیشتر طول بکشد چون تازه با آن آداپته شده است .

6. عبارت (مشهدی بازی در نیار) یعنی چه ؟

الف) درست رانندگی کن

ب) درست تر رانندگی کن

ج) رانندگیتو درست انجام بده

د) تو رو خدا درست رانندگی کن

7. کدام یک از افراد زیر از تمام ضریب های هوشی زندگی اش محروم است و نیاز به دعا دارد ؟

الف) آن مسئولی که توقع دارد برای یک برنامه دانشگاهی که 700 هزار تومان بودجه دارد، یک میلیون هزینه تالار هم کنار گذاشته شود .

ب) آن مسئولی که دوست دارد خود دانشجوها برای خودشان کار نکنند و بشینند یک گوشه و به کسی کاری نداشته باشند .

ج) آن مسئولی که می گوید فلان تشکل دانشجویی از منِ مسئول دولتی خط می گیرد .

د) آن مسئولی که خودش در دانشکده ها راه می رود و اعلامیه های دانشجویی را از دیوار می کَنَد .

8. به نظر شما یک انسان بی سواد در مملکت ما به چه دردی می خورد ؟

الف) ریاست مکانی، نهادی یا مرکزی را بر عهده اش بگذارند .

ب) نماینده ی مجلس شود و نطق های شاخ دار بکند .

ج) کارشناس فوتبال شود .

د) یکی از کارشناسان و مسئولین فرهنگی یکی از دانشگاه های تیپ یک کشوری بشود .

9. در مورد یک پسر دانشجو کدام گزینه صحیح است ؟

الف) با فکر ادامه تحصیل وارد دانشگاه می شود و با فکر سربازی فارغ التحصیل می شود .

ب) با فکر عدم مشارکت در فعالیت های سیاسی وارد دانشگاه می شود و با چندین ستاره در پرونده اش فارغ التحصیل می شود .

ج) با فکر عشق اوّل، عشق آخر وارد دانشگاه می شود و با بی توجّهی به چندمین شکست عشقی فارغ التحصیل می شود .

د) با ورق وارد دانشگاه می شود و با زرورق فارغ التحصیل می شود .

10. به نظر شما اتاق فکر مسئولین فرهنگی دانشگاه به چه چیزی بیشتر شبیه است ؟

الف) اتاقی تمام فلزی

ب) جزیره ای که از چهار طرف به خشکی راه دارد .

ج) غاری به مثابه غار اصحاب کهف که ساکنان آن سالهاست به خواب رفته اند .

د) اتاقی که پوشیده از عایق صوتی است، نه صدایی وارد می شود و نه صدایی خارج !

11. کدام یک از کارهای زیر مصداق کامل تری از جهاد فرهنگی است ؟

الف) آموزش این نکته به رانندگان مشهدی که ماشین یک وسیله ی آهنی و خطرناک است و با راندن حیوانات اهلی تفاوت هایی دارد .

ب) آموزش این نکته به اساتید محترم که سلام مستحب است و جوابش واجب .

ج) آموزش این نکته به مسئولین فرهنگی بعضی دانشکده ها که فقط مسئول فرهنگی هستند و انتظامات ، رئیس کل حراست دانشگاه ، نماینده ی مردم شریف مشهد و وزیر کشور نیستند .

د) آموزش این نکته به اینترن های کشیک خر (خریدار کشیک) که قیمت ها را پایین نیاورند .

12. به نظر شما مهم ترین مسئله ای که باید در دانشگاه تغییر یابد کدام یک از موارد زیر است ؟

الف) مکان مدیریت فرهنگی دانشگاه

ب) غذای دانشگاه

ج) بعضی مسئولین دانشگاه

د) خودِ دانشگاه


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:12 سؤال فلفلی نشریه آدمک, | 8:36 | نویسنده : حبیب قادری |

مورد داشتیم ...

مورد داشتیم طرف یه ساعت تو حموم خوابگاه به دوش التماس میکرده که آب قطع شده برگردد به کنعان ... ! آخه نه که کف شامپوهای جدید بدجور چشمو میسوزونه یه وقت تاسیسات که مشکل نداره خدایی نکرده !!

مورد داشتیم طرف روز پایان تبلیغات کاندیداها فهمیده ثبت نامش پیش معاون دانشجویی فرهنگی دانشکده ش کشک بوده و باید میرفته توسایت واسه ثبت نام ! تازه مسئول مربوطه نه تنها بهش اطلاع نداده بلکه قول پیگیری هم داده بوده !! اینم از شورای صنفی دانشجویی مون!

مورد داشتیم از بس درب کلاس های دانشکده پرستاری مامایی رو قفل می کنن ، اگه بیای و یه جماعت دانشجو و یه استاد کیف به دست رو منتظر کلید نبینی باید تعجّب کنی .!!

مورد داشتیم سایت تغذیه دانشگاه الان که اردیبهشت 94 هستیم کماکان نوشته این سایت فقط تا بهمن 93 فعّال می باشد و پس از آن باید به سایت جدید مراجعه شود !! برو بچ مدیریت دانشجویی خدا قوت واقعا !!

مورد داشتیم مدیریت فرهنگی دانشگاه به برگزار کننده های جشن های دانشجویی که از خود دانشجو ها می باشن میگه کل هزینه ی جشن 700000 تومان و یا در مواردی 450000 تومان بشه و هزینه تالار یک میلیونی رو هم از همون بپردازین ! ینی پدر دوم علم ریاضی هستن بعضیا ...

مورد داشتیم طرف به یه بیانیه ی تشکل دانشکده ای در مورد سیاسی نبودن شورای صنفی واکنش نشون داده و اومده از دیوار کندش ، بعد دبیر دانشگاهی یه تشکل دیگه رو واسه کاندید شدن تایید صلاحیت میکنه ، دست مریزاد که اصلا کاراشون تابلو نیست !

مورد داشتیم طرف مسئول یه دانشکده ست و با برگزاری یه برنامه موافقت میکنه ، بعد که ناراحتی همکارش (که حتی مافوقش هم نیست) رو میبینه ، سریعاً با برنامه مخالفت میکنه . ما هم که حواسمون نیست چی به چیه؟

مورد داشتیم در دولت راستگویان که هر کدوم از اعضای تیم مذاکره کننده یه نظر متفاوت در مورد فکت شیت میدن ، یهو رئیس دولت راستگویان ، همه شون رو به فراموشی متهم میکنه . باز خوبه دولت قبل که بقول اینا،راستگو نبودن هوای هم رو داشتن و هم رو لو نمیدادن ! اصن یه وضعی ...

مورد داشتیم طرف گفته من اصلاح طلب نیستم و اصلاح گر هستم!!! یعنی تفاوت دارن این دو کلمه در حد تیم ملی !


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394برچسب:مورد داشتیم ,,,, | 7:5 | نویسنده : حبیب قادری |

* بعضی ها درس می خوانند تا کار کنند ...   بعضی ها کار می کنند تا درس بخوانند .

* بعضی ها ازدواج می کنند چون بچه دوست دارند ...   بعضی ها بچه دار می شوند تا ازدواج شان دوام یابد .

* بعضی ها سلام می کنند تا نگاهشان کنی ...   بعضی ها نگاه می کنند تا سلامشان کنی .

* بعضی  ها خوب درس می خوانند ...   بعضی ها خوب کار می کنند ...

* بعضی ها خوب پول در می آورند ...   بعضی ها خوب پول خرج می کنند و بعضی ها عجیب پول جمع می کنند .

* بعضی ها نان فکرشان را می خورند ...   و بعضی ها هم نان بقیه را خوب می خورند .

* بعضی ها همه زندگی شان دروغ است ...   بعضی ها حتی یک دروغ هم در زندگی نمی گویند .

* بعضی ها از تنهایی لذّت می برند ...   بعضی ها در جمع خوشند ...   بعضی ها نوش دیگران را هم نیش می کنند .

* بعضی ها حوصله خودشان را هم ندارند ...   بعضی ها همیشه برای همه چیز و همه جا حوصله دارند .

* بعضی ها نگرانند تا ازدواج کنند ...   بعضی ها ازدواج اوّل نگرانی شان است .

* بعضی ها در خوشی گذشته اند ...   بعضی ها در حال خوشند ...   بعضی ها توهّم خوشی فردا را دارند .

* بعضی ها چقدر فکر می کنند ...   بعض ها چقدر حرف می زنند ... بعضی ها چقدر فکر نکرده حرف می زنند .

* بعضی ها در بودشان مشهورند ...   بعضی ها تا می میرند معروف می شوند .

* بعضی ها تا حرف نزده اند قیمت دارند ...   بعضی ها تا حرف می زنند از قیمت می افتند .

* بعضی ها بی حساب محبّت می کنند ...   بعضی ها با محبّت معامله می کنند ...   بعضی ها محبّت دیگران را هم نمی بینند .

* بعضی ها به خودشان هم زحمت نمی دهند ...   بعضی ها بار دیگران را هم بر می دارند .

* بعضی ها به خودشان می بالند ...   بعضی ها به داشتن دیگری ...

* بعضی ها فقط از خودشان حرف می زنند ...   بعضی ها هم پشت دیگری .

و چقدر تفاوت است بین این بعضی ها و آن بعضی ها ... !!   تو از کدوم بعضی ها هستی ؟!

 

 

(دوستان نمیدونم چقدر تونستم طنزش کنم ، ولی خب نظرتونو بگین)


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 8 ارديبهشت 1394برچسب:, | 8:33 | نویسنده : حبیب قادری |
چشم امید ملّت ایران، مذاکره 
حتّی شده است باور و ایمان، مذاکره

 

دی شیخ با چراغ همی گشت در ژنو 
کز پنج و یک ملولم و دیوان مذاکره،

اصلاً بلد نبوده و هرگز نمی‌کنند 
یک بار مثل بچّه‌ی انسان، مذاکره

گفتم که: شیخ! خانه خراب است، مانده‌ای،
در فکر نقش‌بندی ایوان؟ (مذاکره؟)

ارسال کرد شیخ، پیامی ظریف که:
یک ذرّه هم نرفته به بهمان، مذاکره

ای بی سواد و بی خبر از حُسن "جان کری"
دارد چقدر سود به قرآن، مذاکره

وقتی کنار "اشتون‌"م انگار... بگذریم!
گاهی گرفته حالت عرفان، مذاکره

تا زیر چشم در گل تحریم مانده‌ایم
راه خروج از این همه بحران، مذاکره

دم‌های این گروه، مسیحایی است ها!
روحی به جسم مردم بی جان، مذاکره

تشدید مشکلات جوانان، مقاومت
پایان مشکلات جوانان، مذاکره

تولید و خودکفایی ملّی بهانه‌اند
تنها دلیل رونق و عمران، مذاکره

ترمیم جای زخم سفارت گرفتن و
بهبود و دیپلماسی جبران، مذاکره

در شرق و غرب، بحث دراز مذاکره است
حتّی رسیده تا ته کیهان، مذاکره

بدبختِ ماتِ هسته! به آزادگی مناز
هست ای عمو برای تو دکّان، مذاکره

هی راست می‌روی چپکی نطق می‌کنی
حس می‌کنم که با خود شیطان، مذاکره،

دارم؛ بیا و بگذر از این موضع خشن
بی فایده است همره جولان، مذاکره

ما اهل اعتدال و شما اهل اغتشاش،
هستید و کرده‌اید پریشان، مذاکره

سهراب در نبرد نمی‌گشت خط خطی
می‌کرد اگر که رستم دستان، مذاکره

هر جا که گلّه‌ای تلفاتش اصولی است
کرده است گرگ با سگ و چوپان، مذاکره

پس بیخیال عزّت ملّی، نمی شود، 
کرد این زمانه ساده و آسان، مذاکره

باید به ساز غرب برقصیم تا شود
رقصی چنین میانه‌ی میدان، مذاکره


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 26 فروردين 1394برچسب:, | 7:49 | نویسنده : حبیب قادری |

 

گفته اند که زندگی چندین در دارد و از هر درش که وارد شوی به چندین در دیگر می رسی و دوباره اگر از هر کدام از درهایش

وارد شوی به دروازه ای می رسی که همیشه این دروازه حکایت داشته که زبان ما از وصف آنها قاصر است.

در راستای همین در به دری به زندگی بی در و پیکری می رسیم که اسمش هست زندگی دانشجویی.

بر همه کس واضح و مبرهن است هرکسی چند سال از زندگی خود را دانشجو باشد زندگیش دانشجویی می­شود و می رود پی کارش.

(زندگی را می گویم وگرنه دانشجو که بعد از 4 سال درس خواندن می فهمد تا الان سر کار بوده از الان به بعد تازه بیکار می­شود)

زندگی دانشجویی هم مثل سربازی مرد را آدم(ببخشید آدم را مرد) می­کند و خانم­ها هم در این قضیه صادق هستند بدون هیچ محدودیتی.

بعدن که تمام کردیم و مدرکمان را گرفتیم و بوسیدیم و گذاشتیمش کنار می توانیم از خاطرات آن دوران کذایی به خوبی یاد کنیم

و کیفش را ببریم و اگر این خاطره­ها مستند باشد که دیگر نور علی نور می شود. یکی از شعرا در تصدیق صحبت ما گفته است:

"خوش است خاطره وقتی که مستند باشد/مگر که خاطره از خاطرات بد باشد"

 

اگر دقت فرموده باشید در بیت بالا به خاطرات بد هم اشاره شده که این کارها بدون هماهنگی بنده انجام شده
و هیچ مسئولیتی به عهده نمی گیرم آخر برای هر آدم عاقلی سوال پیش می آید مگر دوران دانشجویی خاطرات بد هم دارد؟

جواب ما هم به ضرس قاطع بله است. بنا به استناد اشعار یکی از شعرای دیگر :"زندگی با همه ی خوب وبدش/با همه زندونیای ابدش..."

که در این منظور از زندگی همان زندگی دانشجویی ست و زندونیای ابدش هم حتمن دانشجوهاهستند.

ما هم که خوب و بد زندگی را می دانیم که دیگر نیازی به توضیح آنها نیست.

 

در زندگی دانشجویی پول همیشه نقش کلیدی  و مهمی را ایفا می کند و باز هم به استناد شعر شاعر عزیزمان که می گوید:

" زندگی با تو چقد قشنگه..." منظور از زندگی همان زندگی دانشجویی ست و منظور از تو

(شما را نمی گویم توی بالا را می گویم) پول است.

 

خوانندگان محترم خوب می فهمند چه می گویم چون حتمن طعم زندگی بدون پول را چشیده ­اند.

می دانم دل ها کم کم دارند آماده می شوند و اگر بیش از این ادامه بدهم اشکتان در می آید تا همین جا کافیست

وادامه ­ی داستان را باشد اگر جای دیگری مرا دیدید از من بخواهید تا کامل برایتان شرح دهم...

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 26 فروردين 1394برچسب:, | 7:19 | نویسنده : حبیب قادری |

با سلام خدمت هیئت تحریریه ی محترم وتبریک

صمیمانه ی عید نوروز

 

 

چرا دوستان ، مطالب مدنظر خودشون رو

برای سری جدید نشریه نمیزارن تو وبلاگ ؟

 

 

لطا به دقیقه نود ، نندازین کارها رو . ممنون


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:, | 14:13 | نویسنده : حبیب قادری |

دوستان سلام

پیش طراحی آدمک آماده شده به آدرس زیر :

www.up.nojanads.ir/uploads/adamak.zip

لطفا همه برید نگاه کنبد و نظراتون رو تا آخر امشب بنویسید . ممنون .


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, | 12:44 | نویسنده : حبیب قادری |

لینک دانلود پوستر تبلیغ نشریه آدمک برای اشتراک گذاری تو گروه های مجازی و ... :

 

 

http://s4.picofile.com/file/8174751142/adamak2.jpg

 

لینک دانلود مطالب تاییدیه برای شماره اول نشریه + تصاویر مطالب :

http://s6.picofile.com/d/0032ff99-f238-400b-b2a0-c75e9d278a44/%D8%A2%D8%AF%D9%85%DA%A9_1.docx


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 13 اسفند 1393برچسب:پوستر تبلیغات آدمک + مطالب شماره یک آدمک, | 10:16 | نویسنده : حبیب قادری |

مادری پیر مرا ،        نکته ای زیبا گفت !        از بدِ دنیا گفت !

گفت طاووس مشو        که به عیبت خیزند ،        گر شوی شعله ی شمع ،

زیر پایت ریزند !        گفت : پروانه مشو ،        که به سرگردانی ،

لای انگشت کتاب ،        سالها میمانی !        نه زمین باش نه خاک ،

که تو را خوار کنند ،        وانگهی ذهن تو را ،        پر ز مرداب کنند !

آسمان باش که خلق ،        به نگاهت بخرند !        وز پی دیدن تو ،

سر به بالا ببرند .        آسمان باش عزیز        گله ها را بگذار !

ناله ها را بس کن !        روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی !         زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را !!!

فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود !        تا بجنبیم تمام است تمام !!        پاییز دیدی که به بر هم زدن چشم گذشت ...

یا همین سال جدید !!        باز کم مانده به عید !!        این شتاب عمر است ...

من و تو باورمان نیست که نیست !!        صبح یعنی آغاز        فرصت شادی و لبخند و امید

صبح یعنی امروز ، سهمی از زندگی و عشق        از آنِ خود توست !        لحظه را قدر بدان

حیف از عمر که صرف گله و شکوه شود

 

سلام به تموم هم دانشگاهی های عزیز . ترمکا . ترم بالاییا . پرستارا ، ماماها ، پزشکا ، پیراپزشکا ، بهداشتیا ، دندون پزشکاو داروسازای عزیز آینده

یه دورهمی طنز براتون آوردیم بیا و ببین . نمیدونین که چه خبره ؟ یه تیم  دانشجویی دست به دست هم دادن که بهونه ای واسه لبخند شما عزیزان باشن و تو همین قالب خوش و بش های دانشجویی رو با هم در جریان بذاریم ...

خب از اونجایی که ما هیچ عیبی نداریم هر گونه تعریف از ما رو برامون پیامک کنین و جایزه بگیرین و  هر گونه انتقاد دارین بگین تا یجوری از خجالتتون دربیایم .

خلاصه که خیلی براتون حرف داریم . پیگیرمون باشین . یاعلی


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 10 اسفند 1393برچسب:خوش آمدگویی, | 17:18 | نویسنده : حبیب قادری |

 

 

 

 

 

وزير بهداشت : وضعيت همه کشورها به جز افغانستان از نظر تعداد پرستار از ايران بهتر است .

 

 آخيش ! خيالمون راحت شد . باز خوبه از همه کشور ها عقب تر نيستسم بابا!

 

تازه افغانستان خوبه که درگير جنگ و ناآرومي هست و به سطح تحول سلامت ما رسيده !

 

همينجا ما آدمکي ها يکصدا ميگيم : وزير جون مچکريم ! و باز هم به ما از اين اميد ها بدين !


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, | 15:4 | نویسنده : حبیب قادری |

با سلام خدمت عزیزان آدمکی

 

و خدا قوت بابت تلاشتون .

 

 

2 نکته رو باید عرض کنم :

 

یکی اینکه با توجه به نزدیک بودن زمان چاپ نشریه به عید نوروز ،

مطالب طنز پیرامون این موضوع فراموش نشه لطفا .

 

دوم اینکه برای کلاس های نویسندگی و فتوشاپ جامعه که قراره برگزار شه هر چه زودتر

مشخصاتتون رو به سامانه بفرستید تا کلاس ها بطور رایگان براتون برگزار شه .

 

با تشکر و سپاس


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 14:16 | نویسنده : حبیب قادری |

با سلام .

 

ان شا الله قراره بصورت مدون

جلسات هفتگي هيئت تحريريه ي نشريه ،

برگزار بشه و از نظرات و پيشنهادات هم بهره مند شيم .

 

 

لطفاً روز پيشنهادي خود را در قسمت نظرات بنويسيد .

 

ساعت جلسه 12:00 تا 14:00 و بصورت گردشي در

دانشکده هاي پرستاري و بهداشت خواهد بود .


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, | 7:58 | نویسنده : حبیب قادری |

با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت هيئت تحريريه ي محترم نشريه ي آدمک

 

 

براي ورود به بخش مديريت وبلاگ

آدرس بالاي اين صفحه را اينگونه تغيير دهيد :

www.adamaki.lxb.ir/vorod

(يعني کلمه ي vorod را به آدرس اضافه کنيد.)

و سپس با وارد کردن نام کاربري بصورت زير (براي مثال:)

user:ghaderi@adamak

pas:123456789

و وارد کردن کُد تصويري

به قسمت مديريت وبلاگ وارد مي شويد .

موفق و مويد باشيد.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 27 دی 1393برچسب:, | 13:1 | نویسنده : حبیب قادری |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • الیاس موزیک